سپید: صحبتهای وزیر بهداشت در همایش بسیج جامعه پزشکی و برنامه ثریا درباره مسائل مختلف نظام سلامت واکنشهای مختلفی را از سوی طیفهای مختلف جامعه پزشکی و کارشناسان نظام سلامت در پی داشته است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که لحن صحبتهای اخیر وزیر بهداشت فضای موجود را دو قطبی کرده و این نحوه نگرش به مسائل اگر ادامه یابد نه تنها مشکلات را برطرف نخواهد کرد بلکه نظام سلامت را در میانه دعواهای لفظی قرار خواهد داد و مسائل اصلی به حاشیه میرود. حسین جودکی، کارشناس مدیریت سلامت از جمله افرادی است که صحبتهای اخیر وزیر بهداشت را مورد بررسی قرار داده است و در قالب جدول زیر به این پرسش پاسخ داده که وزیر بهداشت به چه نکاتی اشاره کرده و چه نکاتی را فراموش کرده یا عمدا به وادی فراموشی انداخته است.
افتخار میکنم که زیرمیزی را به رومیزی تبدیل کردم ما نباید زیرمیزی را به رومیزی تبدیل کنیم زیرا این کار پاداشدادن به زیرمیزیبگیران است، آنها یاد میگیرند که با زیرمیزیگرفتن خواهند توانست سیستم را مجبور به تبعیت از نرخهای خود کنند.
پزشکی که 300 میلیون برای دولت کارکرده حقش است که 60 میلیون آنرا خودش دریافت کند.
باید توجه داشت که کارکرد سیصدمیلیونی یک پزشک ناشی از تعرفههایی است که ما وضع کردهایم. اگر تعرفههایی که ما وضع کردیم نصف این مبالغ بود مسلما حق پزشک هم نصف درآمد فعلی بود. بنابراین فکر میکنم با افزایش نابجای تعرفهها، حقهای نابجایی ایجاد کردیم که اشتباه بود.
بروید نظام مالیاتی را درست کنید. چرا به کارانه پزشکان گیر میدهید؟ منتقدان میگویند شما چرا قبل از اصلاح نظام مالیاتی، بر آتش نظام پرداخت کارانه بدون سقف دمیدید؟ این حرف درست است؛ ما یک دولت و یک مجموعه هستیم و باید پا به پای هم پیش میرفتیم.
در جامعه پزشکی کرم از خود درخت است. جلوی غضنفرها را بگیرید.
من بسیار خوشحال هستم منتقدانی از درون خود جامعه پزشکی به ما انتقاد میکنند. هر حرفهای برای اینکه به واقع حرفه باشد باید خودتنظیم بوده و بر اعضای خود نظارت کند و به اصول اخلاقی حرفه خود پایبند باشد. البته دوستان، مرا در این جایگاه به عنوان هملباس خود نپندارند. کسی که در جایگاه وزارتبهداشت قرار میگیرد باید لباس پزشکی خود را درآورده باشد.
چه کسی میگوید پول طرح تحول سلامت به جیب پزشکان رفته است؟ نقل است در یونان قدیم برخی فلاسفه ساعتها با هم بحث میکردند که اسب چند دندان دارد، در حالی که میتوانستند دهان اسب را باز کنند و دندانهای آن را بشمارند. اینکه پول طرح تحول سلامت کجا رفته قابلاندازهگیری است و بحث ندارد. من قول میدهم وزارت بهداشت گزارشی منتشر کند که در آن جزییات مخارج و از جمله میزان دریافتی پزشکان (قبل و بعد از طرح) برای عموم منتشر شود.
این زیرمیزی نبوده، بیتوجهی مسئولین بوده است. ضریب k جراحی چهار سال تغییر نکرده بود. در بیست و سه سال گذشته کتاب تعرفهها اصلاح نشده بود. من باید به همکاران پزشکم بگویم نمیتوان زیرمیزی را توجیه کرد زیرا در آن صورت رشوه و هر فساد دیگری با همان استدلالها قابلتوجیه خواهد بود. اما از جایگاه سیاستگذار میتوان پرسید: آیا درآمد ناکافی، زمینهساز تخلف زیرمیزی بوده است؟ شواهدی برای این موضوع در دست نیست. بالعکس آمارها نشان میدهد میانگین نرخ افزایش تعرفههای پزشکی بخصوص در بخش خصوصی در بیست سال گذشته عمدتا بیشتر از نرخ تورم عمومی جامعه و نرخ افزایش دستمزدها بوده است (رجوع کنید به کتاب بیست سال تعرفهگذاری خدمات سلامت در ایران نوشته فرهاد کوهی)، ضمن آنکه کسب درآمد برای پزشکان بدون سقف و برای سایر کارکنان محدود بوده است.
من از پشت این تریبون اعلام میکنم در طول سی سال گذشته سهم درمان کارگرانی که برخی سنگشان را به سینه میزنند، خرج درمان آنها نشده است. من همکاران تامیناجتماعی را درک میکنم. ممکن است پرداخت مستمری بازنشستگان برای آنها اولویت بیشتری داشته باشد اما این برای نظام سلامت مشکل ایجاد میکند. ما سعی خواهیم کرد این مساله را در سطح دولت و مجلس حل کنیم. ما نمیخواهیم مشکلی را حل و مشکل دیگری ایجاد کنیم. همه ما در یک کشتی نشستهایم.
در صورتیکه برنامهسازان ثریا درباره فیش 520 میلیون تومانی اشتباه کردهاند، از این برنامه کنار گذاشته شوند. برنامهسازان ثریا موظف به جبران اشتباه خود هستند. باید به همان اندازه و در همان برنامه عذرخواهی کنند. البته من خود قول میدهم در آن برنامه حداقل، حداکثر و میانگین دریافتی پزشکان در تخصصهای مختلف را با صداقت بیان کنم تا آنها مجبور نباشند از کانالهای غیررسمی اطلاعات اشتباه بگیرند. اما باید بگویم کار اساسیتر همان است که مجلس جدیدا تصویب کرده است. باید همه دریافتیهای افراد در دسترس عموم باشد. من به جهت اثبات صداقت خود حتی حاضرم دریافتیها و اموال بخش خصوصی خودم را داوطلبانه افشا کنم تا خود نیز متهم به درآمد صد میلیونی در روز نباشم. البته این کار عجیبی نیست و همه مسئولین ما باید این کار را انجام دهند. در اصل یکصد و چهل و دو قانون اساسی ما هم آمده است. در حال حاضر شما میتوانید به وبسایت شورای عالی مبارزه با فساد افغانستان بروید و لیست داراییهای فیروزالدین فیروز وزیر بهداشت افغانستان و اعضای خانوادهاش را ببینید.
گفتند خریدار و فروشنده باید از هم جدا باشد تا حقوق مردم رعایت شود. حالا اینگونه شده است؟ خریدار و فروشنده تا حدودی از هم جدا شدهاند. اما همه به این تجربه رسیدهایم که این کافی نیست. وقت آن است که تولیت از هر دوی اینها جدا شود. هماکنون تولیت، خود سندیکای صنفی ارایهدهندگان خصوصی و دولتی است بنابراین انگیزه ذاتی برای کنترل هزینه ندارد. در وزارت بهداشت، هر چه بیشتر درمان کنید و صورتحساب بدهید درآمد شما بیشتر میشود. بنابراین طبیعی است که بهداشت، پیشگیری، عواملاجتماعی موثر بر سلامت، پزشک خانواده، سیاستهای کنترل تقاضای القایی و ... آنطور که باید خریدار نداشته باشد و پزشک از شش صبح تا سه نیمه شب در اتاق عمل باشد.
ما فکر میکردیم بیمهها را میدهند و ما میتوانیم هزینهها را کنترل کنیم. ما باید مطمئن میشدیم که بیمهها را میدهند اما متاسفانه بدون اطمینان و بدون اجماع بازیگران این عرصه جلو رفتیم. میتوانستیم روشهای کنترل هزینه را از طریق بیمهها انجام دهیم ولی متاسفانه این کار را نکردیم. ضمن آنکه الان متوجه شدیم بیمهها را هم بدهند منابع جدیدی به دست نمیآید و هزینهها آنقدر بالا رفته که نه تنها بیمهها بلکه دولت هم دچار اضطراب شده است.
تولیت چندگانه در سلامت جواب نمیدهد. شورای عالی بیمه همهکاره است. وزیر بهداشت در این شورا فقط یک رای دارد. تا بیمه درست نشود، سلامت مردم سامان نمیگیرد. متولی بدون منابع، کاری از پیش نمیبرد. تمرکز تولیت در وزارت بهداشت بدین معنی نیست که همه سازمانها و منابع مرتبط با سلامت در وزارت بهداشت جمع شود. حکمرانی سلسله مراتبی، هنر نیست. هنر آن است که تولیت، تنظیمکننده باشد و اجزای سیستم هر یک به دنبال منافع خود اما در یک تعادل سازنده در جهت سلامت مردم باشند. ما نباید در روند توسعه خود عقبگرد کنیم. بیمهها قبلا زیر نظر وزارت بهداشت بودند و همه به این نتیجه رسیدند که آنها را جدا کنند. حالا باید آن مسیر را تکمیل کنیم نه اینکه به عقب برگردیم.
باید به این افراد گفت باانصافها! این حقوق نیست، بلکه پولی است که پزشک بابت کار بیشتر، ویزیت بیمارهای بیشتر و عملهای جراحی مختلفی که از شش صبح تا سه نیمه شب انجام داده، کسب کرده است. باید به این افراد گفت: با انصافها! بقیه فقط حقوق میگیرند حتی اگر از شش صبح تا سه نیمه شب در سر مرز نگهبانی بدهند، یا به یک یا صد بچه در کپر آموزش بدهند، یا کنترل کننده یک یا صد قطار باشند و...
ما دوازده سال پیش ظلم بزرگی کردیم که سلامت مردم را دست یک بنگاه اقتصادی دادیم و آن را در وزارت رفاه قرار دادند و بعد اسم آن را رفاه گذاشتند، ولی بنده معتقدم حیف اسم رفاه که برای این وزارتخانه انتخاب کردند.
ما حدود بیست سال پیش ظلم بزرگی کردیم که سلامت مردم را به نظام پرداخت کارانه بدون سقف و بدون مالیات سپردیم، و تعرفه خصوصی و دولتی را از هم جدا کردیم و یک بخش خصوصی رها، رانتی و غیرشفاف درست کردیم. همه اینها روابط پزشک و بیمار را تجاریسازی کرد و الان اسم وزارتخانهمان نشان از همین هویت دارد: بهداشت، درمان و آموزش در خدمت پزشکی.
دکتر سیاری بنده را به مختار تشبیه کردند که در انتها همه یارانش او را تنها گذاشتند و در قلعهای تنها با یکی از یارانش جنگید تا از پای درآمد. بنده ترجیح میدهم وارد حاشیه نشوم اما باید به صورت خلاصه بگویم بله درست است. در سریال مختار دیدیم که مختار در آن قلعه به افرادش گفت: اگر نجنگید شما را به زشتترین شکل ممکن نابود میکنند!
دکتر سیاری بنده را به مختار تشبیه کردندکه بسیار تشبیه اشتباهی است زیرا فضا را دوقطبی و غیرعقلایی میکند. در مقابل مختار، لشکریان ناحق صفآرایی کرده بودند اما من هرگز چنین برداشتی در مورد منتقدان و مخالفان خود ندارم. من و دکتر حریرچی قرار نیست با برادران خود بجنگیم و مخالفان نیز نمیخواهند ما را به زشتترین شکل نابود کنند. مخالفان و منتقدان من همانند موافقان من از همه طیفها هستند. من حق نیتخوانی ندارم، من به حکم اینکه وزیر هستم و قدرت سیاستگذاری به من داده شده است موظف به شنیدن انتقادها و صدای مخالفان هستم.